اکستریم_Extreme

...دانش نباشد هیچ نیست
مشخصات بلاگ
اکستریم_Extreme

در این وب سعی شده تا تا با پرداختن به دانش مغز و اعصاب(neuroscience) گامی برای آشنایی بیشتر اهالی دانش و علاقمندان در زمینه علوم شناختی برداشته شود. چرا که زکات علم یاد دادن است.
برای دستیابی به قله های بلند علم و دانش باید خود تلاش کنیم.



در ضمن اگر پیشنهادی چیزی دارید دارید میتونید نظر بدید.

راستی حتما دنبال کنید.

دنبال کنندگان ۳ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
بایگانی

توجه لطفا به سایت One Unique"مراجعه کنید.


<<Oneunique.blog.ir>>



سایت اصلی به Oneunique.blog.ir  انتقال یافت.

بنیامین خیامی


به هر قطعه یا عنصری که در مقابل عبور جریان الکتریکی از خود مخالفت نشان می دهد مقاومت الکتریکی گفته می شود . مقاومت الکتریکی را با حرف R که از کلمه Resistor گرفته شده است نشان می دهند. واحد اندازه گیری مقاومت الکتریکی اهم است که آن را با علامت Ω نشان می دهند. مقاومت ها در صنایع برق و الکترونیک از اهمیت بالایی برخوردارند و بیشتر به منظور محدود کردن جریان و تقسیم جریان و نیز ایجاد ولتاژهای مختلف در مدارات به کار گرفته می شود .

مقاومت

محمدمهدی صدیقی راد

bioledge.blog.ir


میدونیم که نورون ها با پتانسیل عمل پیام ها رو در طول غشا و از دندریت ها تا پایانه های آکسون منتقل می کنن. اما وقتی که پیام به سیناپس میرسه دیگه نورون ها نمیتونن برای انتقال پیام به نورون بعدی از فرایند پتانسیل عمل استفاده کنن؛ چون فضای سیناپس عایقه و پیام الکتریکی نمیتونه از این فضا عبور کنه. اینجاست که "ناقلان عصبی" نقش آفرینی میکنن.

 

ناقلان عصبی

ناقلان عصبی(Neurotransmitters) یاناقلان شیمیایی (Chemicaltransmitters) مولکول هایی هستن که توسط نورون ها ساخته میشن. ناقلانی که مولکول های درشتی هستن در جسم سلولی نورون ها و ناقلانی که مولکول های کوچک تری دارن در پایانه های آکسونی تولید میشن. این ناقلان عصبی بعد از اینکه تولید شدن توی بسته هایی به نام ویزیکول (Vesicle) ذخیره میشن تا توی مواقع مورد نیاز رهاسازی بشن. البته اینم باید بگم که بعضی از نوروترنسمیتر ها بیرون از وزیکول ها و در پایانه های عصبی ذخیره میشن (خود وزیکول ها هم توی پایانه ها یا ترمینال های نورون هستن).

انواع مختلفی از ناقلان عصبی وجود دارن که تا الان بیش 40 تا از این ناقل ها شناخته شده و مطمئن باشید  که ناقلان بسیارِ دیگری هم کشف خواهند شد.

bioledge.blog.ir

بعضی از این نوروترنسمیترها(ناقلان شیمیایی) اینان:


·     دوپامین

·     استیل کولین

·     گلوتامات

·     گابا

·     گلایسین

·     هیستامین

·     سروتونین

·     آدرنالین (اپی نفرین)

·     نور آدرنالین(نور اپی نفرین)

·     آدنوزین

·     آدنوزین تری فسفات

·     آنکه فالین

·     آندورفین

·     آمفتامین

·     سروتوستاتین

·     اکتوپامین

·     فنتیلامین

·     تریپرومین

·     آناندامید

·     ملانین

·     ملاتونین

·     کاتکولامین ها

·     آسپارتات

·     دی-سرین


یکی از روش ها برای دسته بندی این ناقل ها توجه به ترکیب شیمیایی اوناست:


اسیدهای آمینه:

·  گلوتامات

·  گابا یا GABA (مخفف گاما آمینوبوتریک اسید یا Gamma-Amino Butyric Acid)

·   گلایسین

·   دی-سرین

·   آسپارتات


مونوآمین ها:

·    دوپامین

·    سروتونین

·    آدرنالین

·    نور آدرنالین

·    هیستامین

 

ترِیس آمین ها:

·    اکتوپامین

·    تریپرومین

·    فنتیلامین


پپتیدها:

·    آندورفین

·    آنکه فالین

·    آمفتامین

·    سروتوستاتین

 


گازها:

·    کربن مونوکسید(CO)

·    نیتریک اکسید(NO)

·    سولفید هیدروژن(H2S)


پورین ها:

·    آدنوزین

·    آدنوزین تری فسفات(ATP)


یون:

·    روی(Zinc)


غیره:

·    استیل کولین

·     آناندامید

 

بعضی از این ناقلا تحریکی و بعضی مهاری اند(البته به گیرنده ها هم بستگی داره)؛ که هرکدوم از این ناقلا توسط گیرنده های متفاوتی دریافت میشن. ناقلای عصبی متفاوت توسط نورون های مختلفی ترشح میشن البته ممکنه که یه نورون به تنهایی سه، چهار ناقل عصبی یا بیشتر ترشح کنه اما هیچوقت یه نورون همۀ نوروترنسمیترها رو تولید  نمیکنه.

همونطورم که قبلا گفتم نوروترنسمیتر ها یا توی جسم سلولی نورون یا توی پایانه های آکسونی تولید و ترشح میشن.

نوروترنسمیترها بعد از اینکه توسط نورون پیش سیناپسی ترشح شدن و با گیرنده هایی که روی نورون پس سیناپسی وجود  داره تعامل کردن، پتانسیل عمل رو توی نورون پس سیناپسی به راه میندازن.


برای دریافت PDF مقاله اینجا  کلیک کنید.



منبع تصاویر سایت های دیگر میباشد.

 

بنیامین خیامی

پمپ سدیم-پتاسیم

در مقاله "پتانسیل عمل چیه؟؟" خوندید که نورون ها چطور پیام رو در طول نورون منتقل میکنن. همونطور که توی اون مقاله خوندید، نورون ها در پتانسیل عمل از پمپ سدیم-پتاسیم استفاده میکنن. توی این مقاله می خوایم به توضیح این پمپ بپردازیم.

سایت اکستریم

 

پمپ سدیم-پتاسیم نوعی پروتئین با ساختاری بسیار پیچیده است. این پروتئین کل ضخامت غشا رو طی میکنه و از دو طرف اون بیرون میزنه. کاری که این پمپ انجام میده، انتقال یون های سدیم و پتاسیم برخلاف شیب غلظت اوناست. یعنی برای مثال یون پتاسیم رو از جایی تراکم کمتری داره (بیرون سلول) به جایی که تراکم بیشتری داره (داخل سلول) منتقل میکنه. این انتقال یه ذره عجیبه؛ چون درست برخلاف انتشاره.  بیایید اول نگاهی به مبحث "انتشار" داشته باشیم.

 

 

شما آب را به عنوان یک حلال در نظر بگیرید. (چون در سیستم های بیولوژیکی بیشتر با حلال آب سروکار داریم ما در اینجا هم حلالمان را آب در نظر میگیریم.)؛ یک ماده حل شونده هم فرض کنید برای مثال "ساکارز".

 

 

اگر ما ساکارز رو تنها در گوشه ی یه لیوان که با آب پر شده بریزیم؛ چون توی نقاط دیگه ی آب، ساکارز وجود نداره و یا با تراکم کمتری وجود داره، مولکول های ساکارز از نقطه پرتراکم یعنی همون گوشه ی لیوان، به نقاط کم تراکم حرکت میکنن. به این فرایند یعنی حرکت مولکول های یک ماده حل شونده به نقاط کم تراکم، "انتشار" میگن.

اکستریم bioledge.blog.ir

 

 

اما برای دو طرف غشای نورون ها و پمپ سدیم-پتاسیم مسئله چیز دیگه ای هست. در دو طرف غشای نورون ها ما شاهدیم که پتاسیم در داخل غشا متراکم تره و در بیرون غشا کم تراکم. اما برخلاف انتشار، یون های پتاسیم به جای اینکه از داخل سلول که متراکم تره به بیرون غشا که پتاسیم، کم تراکم تره منتقل بشه از بیرون سلول(پتاسیم کم تراکم) به داخل سلول (پتاسیم متراکم) منتقل میشه. به این انتقال، که برخلاف انتشار و شیب غلظته "انتقال فعال" میگن. انتقال فعال کاریه که پمپ سدیم پتاسیم انجام میده. البته این مسئله برای سدیم هم هست و سدیم هم مانند پتاسیم، توسط پمپ سدیم-پتاسیم، از محل کم تراکم به محل پر تراکم منتقل میشه.

سایت اکستریم bioledge.blog.ir

 

 

پمپ سدیم-پتاسیم، سه جایگاه برای سدیم و دو جایگاه برای پتاسیم داره. این پمپ سه یون سدیم رو از داخل سلول میگیره و اونارو به بیرون سلول میبره و آزاد میکنه. بعد، از همون بیرون دو یون پتاسیم میگیره و این دو یون رو داخل سلول میبره و آزاد میکنه. این کار مداوم و پی در پی پمپ سدیم-پتاسیم باعث میشه تراکم زیادِ سدیم در بیرون و تراکم زیاد پتاسیمِ در درون سلول حفظ بشه.

 

 

پمپ سدیم پتاسیم این انتقال ها رو با استفاده از انرژی انجام میده ئ این انرژی همون مولکول آدنوزین تری فسفات یا آ.ت.پ. هست که توسط اندامک میتوکندری در داخل سلول تولید میشه.

 

 

 

برای آشنایی بیشتر با این پمپ شگفت انگیز میتونید پاورپوینت اونو تهیه کنید.

 

دریافت
عنوان: پاورپوینت پمپ سدیم پتاسیم_ سایت اکستریم

حجم: 4.84 مگابایت

بنیامین خیامی

(اگر بخش اول این مقاله رو نخوندید، میتونید اینجا کلیک کنید.)

سایت اکستریم

قسمت دوم...

وقتی پیامی از محرکی و یا از سلولی دیگر بر دندریت های یک نورون تاثیر میزاره، پمپ های غشا در بخش اول یعنی دندریت ها، برای لحظه ای از کار میفتن و بنابراین کانال های سدیمی، سدیم رو وارد سلول میکنن ولی دیگه پمپ سدیم-پتاسیم اونارو خارج نمیکنه چون از کار افتاده. یون های سدیم که وارد شدن بارالکتریکی درون غشا رو(که تقریباً منفیِ 70 میلی ولته) افزایش میدن و به مثبتِ 30 تا 45 میلی ولت میرسونن و این باعث میشه در بخشی از غشا بار الکتریکی داخل غشا مثبت تر و بار الکتریکی بیرون غشا منفی تر بشه و پیام از همین بخشِ غشا (که داخلش مثبت و بیرونش منفی شده) به بخش بعدیِ غشا (که هنوز داخلش منفی و بیرونش مثبته) انتقال پیدا کنه.

 پتانسیل عمل_سایت اکستریم

 

 بعد از اینکه یون های سدیم داخل رو مثبت و بیرون رو منفی کردن کانال های سدیمی بسته میشن؛ و کانال های پتاسیمی باز میشن. کانال های پتاسیمی برخلاف کانال های سدیمی عمل میکنن. این کانال ها یون های پتاسیم رو خارج از سلول میکنن. به همراه خروج یون های پتاسیم از سلول (که این یونها مثبت هستن)، بار الکتریکی مثبت هم از داخل به خارج از سلول منتقل میشه. بنابراین داخل غشا دوباره منفی و بیرون دوباره مثبت میشه (درست برخلاف کاری که یون های سدیم میکردن). بعد از اینکه یون های پتاسیم هم کار خودشون رو کردن؛ کانال های پتاسیمی هم بسته میشن؛ اما کانال های پتاسیمی کمی دیرتر بسته میشن که به همین دلیل پتاسیم بیشتری از سلول خارج میشه و در نتیجه بار الکتریکی داخل غشا کمی منفی تر از حالت اول یعنی 70- میلی ولت میشه. که البته این وضعیت با به کار افتادن دوبارۀ پمپ های سدیم-پتاسیم و برقراری مجدد نسبت غلظت یون ها به هم، برطرف میشه

Bioledge.blog.ir

به کل این فرایند، "پتـــانسیل عمــلمیگن.

 

 

بهتره دربارۀ این تصویر هم اطلاعاتی داشته باشید که با اونچه توضیح دادم بی ربط نیست شاید به درکتون از پتانسیل عمل بیشتر کمک کنه:

 

نمودار پتانسیل عمل_سایت اکستریم

پتانسیل عمل بخش هایی داره که تو تصویر بالا میبینید. اینم توضیحش:

.1بخش سبز: دیپولاریزاسیون(Depolarization):

دیپولاریزاسیون که همون افزایش ولتاژ درون غشا باشه (و همینطور منفی شدن خارج غشا)، مربوط میشه به کاری که یون های سدیم میکنن. یعنی افزایش ولتاژ داخل غشا از منفیِ 70 میلی ولت به حداکثر مثبتِ 30 تا 45 میلی ولت(نقطه اوج).


.2بخش آبی: نقطه اوج یا پیک(Peak):

نقط اوج، بالاترین ولتاژیه که داخل غشا وجود داره یعنی مثبتِ30 تا 45میلی ولت. در نقطه اوج کانال های سدیمی بسته و کانال های پتاسیمی باز میشن و در نتیجه دیپولاریزاسیون تموم و ریپولاریزاسیون شروع میشه.


.3بخش قهوه ای: ریپولاریزاسیون(Repolarization):

ریپولاریزاسیون، برخلاف دیپولاریزاسیونه. ریپولاریزاسون همون کاریه که یون های پتاسیمی انجام میدن؛ یعنی منفی شدن و کاهش ولتاژ، در درون غشا؛ و همچنین مثبت شدن بیرون غشا.


.4بخش مشکی: هایپرپولاریزاسیون(Repolarization):

هایپرپولاریزاسیون، همون بخشیه که ولتاژ داخل غشا از حد اولیه (منفیِ70میلی ولت) بیشتر کاهش یافته و منفی تر شده. همونطور که گفتم، این کاهش بیش از حد ولتاژ حاصل دیرتر بسته شدن کانال های پتاسیمی و خروج بیش از حد یونهای پتاسیمی است. البته فعالیت کانال های دیگه مثل کانال های کلر هم روی این کاهشِ بیش از حد، بی اثر نیست. هایپرپولاریزاسیون با به کار افتادن دوبارۀ پمپ های سدیم_پتاسیم برطرف میشه.


.5بخش بنفش: پتانسیل استراحت (Resting potential)

پتانسیل استراحت موقعیه که هنوز پتانسیل عملی شروع نشده و ولتاژ داخل غشا همون منفیِ70 میلی ولته.


.6بخش قرمز: حد آستانه(Threshold):

حد آستانه، ولتاژیه که اگر پتانسیل عملی بخواد شروع بشه باید حداقل به این حد برسه. این ولتاژ منفیِ55 میلی ولته.

 

به بخشی از پتانسیل عمل که بین حد آستانه و نقطه اوجه، "اورشوت" میگن.

 

تموووووووووووووم..... خسته نباشید از خوندن این دو تا پست. خدا قوت. امیدوارم حداقل ذره ای براتون مفید باشه.

 

منبع تصاویر:
 
سایت ویکی پدیا
 
سایت bayanbox.ir

سایت zistakbari

سایت Qoura 

سایت wikiversity
 
بنیامین خیامی

نورون و پتانسیل عمل

همونطور که میدونید سلول(یاخته) های عصبی برای اینکه با هم ارتباط برقرار 

 

 

کنن باید به هم پیام بدن. اما چجوری اینکارو میکنن؟؟ جـــــــواب فقط یک چیز

 

 

میتونه باشه؛ "پتانسیل عمل"  

 

 

پتانسیل عمل (Action Potentials) در واقع زبان گفت و گوی نورون ها با یکدیگر است. "پتانسیل عمل" فرایندیه که طی اون پیام های الکتریکی غشای نورون(میتونید برای اطلاعات بیشتر از نورون این مقاله رو بخونید.) رو طی میکنن و به سلولی دیگه مخابره میشن. اما پتانسیل عمل چیه؟

 

 

 

 

 

خب... بار الکتریکی درون غشا همیشه منفی و بار الکتریکی بیرون غشا همیشه مثبته. طی پروسۀ پتانسیل عمل، بار الکتریکی بخشی از درون غشا (که منفیه) مثبت میشه و بار الکتریکی بخشی از بیرون غشا (که مثبته) منفی میشه؛ در نتیجه پیام الکتریکی به بخشی دیگه (که جلوتره) هدایت میشه. برای اینکه پتانسیل عمل رو بهتر درک کنید تصویر زیر رو ببینید.

 

 

 

برای اینکه بار الکتریکی یک طرف غشا تغییر بکنه، به یون نیاز داریم.

در پتانسیل عمل دو یون مهم داریم که هر دوی این یونها مثبتن :

1.یون سدیم

2.یون پتاسیم

اما برای توضیح دقیق تر پتانسیل عمل باید با این مباحث بیشتر آشنا شیم:

*غلظت یون ها

*کانال های یونی

*پمپ های سدیم-پتاسیم

 

 

غلظت یون ها

غلظت یون های سدیم در خارج از غشای نورون بیشتر از یون های پتاسیم هست (نسبت یونهای سدیم به پتاسم در خارج از سلول 30 به یکه). اما غلظت یون های پتاسیم در درون غشای نورون بیشتر از یون های سدیمه ( نسبت یون های پتاسیم به سدیم در داخل غشای نورون 40 به یکه)؛ و این یعنی غلظت پتاسیم در داخل بیشتر از غلظت سدیم در خارجه.

 

 کانال های یونی

روی سطح سلول های عصبی کانال ها و پمپ هایی (پمپ های سدیم-پتاسیم) قرار داره. اما مهمترین کانال ها در پروسۀ پتانسیل عمل، کانال های یون های سدیم و کانال های یون های پتاسیم هستن؛ که کانال های پتاسیم، یون های پتاسیم و کانال های سدیم،یون های سدیم رو از یک طرف غشا به طرف دیگه عبور میدن.

 

 

پمپ های سدیم-پتاسیم

پمپ سدیم-پتاسیم

 

همونطور که گفتم؛ غلظت سدیم و پتاسیم در داخل و خارج سلول برابر نیست بنابراین بر اساس شیب غلظت، یون های پتاسیم که در داخل بیشترن به خارج و یونهای سدیم که در خارج بیشترن، به داخل رفتن(از طریق کانال ها ) تمایل دارن. بنابراین نسبت 40 به یکِ پتاسیم به سدیم در داخل نورون و همچنین نسبت 30 به یکِ سدیم به پتاسیم در خارج نورون بهم میخوره؛ ولی این نسبت نباید بهم بخوره، اینجاست که پمپ های سدیم-پتاسیم وارد عمل میشن و جلوی بهم خوردن این نسبت رو میگیرن و همچنان نسبتو حفظ میکنن.

پتانسیل عمل_ سایت اکستریم

 

 

برای اینکه کارکرد پمپ سدیم-پتاسیم رو بهتر درک کنید، ویدئوی زیر را ببینید) البته ویدئو به زبان انگلیسیه ولی اگر شما فقط تصویرشو ببینید کافیه__خودم در ادامه توضیحو میدم):


مدت زمان: 2 دقیقه 26 ثانیه _ منبع ویدئو: کانال علی قلیان اول

همونطور که توی ویدئو دیدید، پمپ سدیم_پتاسیم سه واحد سدیم، خارج و دو واحد پتاسیم رو داخل میکنه و اینجوری نسبت یون ها به هم دیگه رو حفظ میکنه. مثل اینه که بدنۀ یه قایق(که همون غشا باشه) چندتا سوراخ داره(که همون کانال های یونی باشن) و یه ذره آب(که همون یون های سدیم و پتاسیم باشه) هی داخل قایق میشه و شما با یک سطل اون مقدار اب رو دوباره به بیرون میریزید. پمپ های سدیم-پتاسیم هم کارشون دقیقا کارِ همین سطله. یعنی یون های سدیم هِی داخل و یون های پتاسیم هی خارج از سلول میشن و پمپ سدیم-پتاسیم این ها رو دوباره سر جاشون برمیگردونه(سدیم رو دوباره خارج و پتاسیم رو دوباره داخل میکنه).

اما اینا چه ربطی به پتانسیل عمل دارن؟؟ قراره همینو بگم.


برای ادامه مقاله اینجا کلیک کنید...

 

بنیامین خیامی
نورون

نورون (سلول عصبی)

شبکه های مغزی و کل سیستم عصبی، با کمک سلول های عصبی معنا پیدا می کنن. در واقع سلول هایی که مغز، نخاع و اعصاب محیطی را بوجود میارن؛ "سلول عصبی" یا "نورون" نامیده میشن.


چون نورون ها هم، سلول هستن، اندامک هایی که یک سلول معمولی داره رو دارن. مثل هسته، هستک، میتوکندری، غشا، سیتوپلاسم و... ؛ اما نورون ها علاوه بر این اندامک ها ویژگی هایی


منحصر به خود شون رو هم دارن. هر نورون متشکل از این سه بخشه:


1.جسم سلولی(body)


2.دندریت(dendrite)


3.آکسون(axon)



البته صرفاً شرط نورون بودن داشتن این سه بخش نیست. چون هستن نورون هایی که

حداقل یکی از این سه بخش رو نداشته باشن؛ مثل سلول آماکرین که توی چشم و پشت سلول های گانگلیونی قرار داره. اگر بخوایم یه تعریف برای نورون ها بگیم، این تعریف،

تعریف بدی نیست:


"نورون: سلولی است که پیام هایی را توسط محرک و یا سلولی دیگر دریافت میکند، در طول غشا هدایت میکند و در نهایت به سلولی(چه سلول عصبی و چه سلولی دیگر) منتقل میکند."


**به هدایت شدن پیام ها در طول غشا، پتانسیل عمل گفته میشود. در پست های آینده بیشتر به توضیح پتانسیل عمل خواهیم پرداخت.**


حالا بریم برای تعریف اون سه بخش، یعنی جسم سلولی، دندریت و آکسون:



1.جسم سلولی یا Body

سوما


جسم سلولی، تنه و مرکز نورون محسوب میشه. جسم سلولیِ هر نورون بین دندریت و آکسون

قرار داره و پیام های دریافتیش رو که از دندریت میگیره، بعد از پردازش، به آکسون منتقل میکنه.

جسم سلولی نورون ها جاییه که بیشتر اندامک های مورد نیاز سلول رو تو خودش جا داده. آکسون

و دندریت از همین بخش سلول عصبی منشعب میشن.

به جسم سلولی، سوما(soma) یا پریکاریون هم میگویند.



 

2.دندریت یا Dendrite


دندریت_سایت اکستریم


میشه گفت که "دندریت" اولین بخش نورونه و کارش اینه که پیام های عصبی رو دریافت کنه. پیام هایی که یک دندریت دریافت میکنه میتونن از سلول های دیگه صادر شده باشن و یا حاصل تاثیر

یک محرک بر نورون باشن.


نورون های مختلف بسته به وظایفی که دارن دندریت هایشان متفاوتند. مثلا سلول های پورکنژ

مخچه که پیام های زیادی رو باید دریافت کنن، دندریت های زیادی دارند که مثل یه درخت

دندریتی شده. دندریت ها پس از دریافت پیام، اونو به جسم سلولی منتقل میکنن.


بر روی دندریت ها همچنین خار های دندریتی وجود دارد که محل مناسبی برای تشکیل یک

سیناپس(پیوندگاه) است.



 

3.آکسون یا Axon



آکسون_سایت اکستریم


آکسون، معمولاً طولانی ترین بخش نورون است. البته گفتم معمولاً چون در بعضی از نورونها که

پیام های زیادی دریافت میکنن، مثل نورونهای حسی، دندریت ها از آکسون ها بلندترن. کار اصلی

آکسون ها اینه که پیام هایی که از جسم سلولی دریافت میکنند رو به فضای سیناپسی منتقل کنن.


آکسون های برخی از سلول های عصبی با پوششی به اسم "غلاف میلین" پوشیده شده است. غلاف میلین(myelin)  که عمدتا از جنس چربی(فسفولیپید) است دور آکسون ها را میپوشونه و در واقع

اونا رو عایق بندی می کنه. میلین همچنین باعث میشه که پیام ها در طول آکسون سریع تر حرکت

کنن. البته میلین پوششی یکپارچه نیست؛ بلکه تیکه تیکه هست. بخشی از آکسون که در بین هر

دو تیکه از غلاف میلین قرار داره، بدون پوششه؛ که به این بخش "گره رانویه" گفته میشود.


در نورون هایی که پوشش میلین وجود داره؛ پتانسیل عمل در طول آکسون می تونه با سرعت

100 متر بر ثانیه جریان داشته باشه.

 



تــــــــــــــــــوجه(حتما در پست های آیــنده انواع نورون ها و حتی نام برخی از اونها رو خواهم گذاشت.)




منبع عکس ها و تصاویر:
















بنیامین خیامی

 

مغز انسان

 مغز؟ آره ممممغغغز!! عجب عضویه!

مغز یک اندام فوق حساس و بسیار پیچیده است که توی جمجمه محافظت میشه. شما پای مصنوعی، دست مصنوعی و حتی قلب مصنوعی رو دیدید که توی بدن شخصی کار بذارن ولی مغزی رو ندیدید که توی سر کسی که مغزش مشکل داره بزارن! این نشانگر اینه که مغز بسیاااار پیچیده است.

 این اندام از سه بخش کلی تشکیل میشه:

 

1.مخ(cerebrum)

 

2.مخچه(cerebellum)

 

3.ساقه مغز(brain stem)

 

1.مخ(cerebrum)

مخ

"مخ" که نام انگلیسی آن "cerebrum" هست، بزرگترین قسمت مغزه و میشه گفت بیشترین کارها رو انجام میده (البته نه حیاتی ترین کارها!).

مخ به دو نیمکره تقسیم میشه که هر کدوم از این دو نیم کره با جسم پینه ای یا کورپوس کالوزوم به هم ارتباط پیدا میکنند. هر کدوم از نیمکره ها عضلات طرف مقابل را کنترل میکنند. برای مثال نیمکره سمت راست طرف چپ بدن رو کنترل میکنه  و نیمکره سمت چپ طرف راست بدن رو کنترل میکنه. این ویژگی مغز(اصطلاحاً cross) به این دلیله که پیام های عصبی هنگام عبور از نخاع به طرف مقابل هدایت میشن و یک ضربدر یا cross (×) ایجاد میکنن.

قشر این بخش مغز یعنی مخ به پنج قسمت دیگه که اسم هر کدوم از اونا "لوب" است تقسیم میشه:

 

1.لوب پیشانی(Frontal Lobe)

 

2.لوب آهیانه(Parietal Lobe)

 

3.لوب گیجگاهی(Temporal Lobe)

 

4.لوب پس سری(Occipital Lobe)

 مخ

نارنجی: لوب پیشانی یا فرونتال

آبی: لوب آهیانه یا پریه تال

سبز: لوب پس سری یا اکسی پیتال

صورتی: لوب گیجگاهی یا تمپورال


زرد و قرمز به ترتیب ساقه مغز و مخچه اند که جزء لوب ها محسوب نمیشن.


این لوب ها هرکدام وظایف خاصی را بر عهده دارند اما در هر لحظه همه آنها با هم در ارتباطند.

از وظایف کلی مخ میتونیم به خود کنترلی، پردازش محرک ها(مثل صدا، نور و...)، شروع و انجام حرکات و... اشاره کنیم.

 

 

تــــــــــــــــــــــــوجه: (J در پست های آینده حتما به توضیح لوب ها و کار هر کدومشون میپردازیمJ)

 

2.مخچه(cerebellum)

مخ و مخچه

بخش قرمزرنگ مخچه را نشان میدهد.


مخچه یا cerebellum که مغز خلفی یا hind brain هم بهش میگن، یه بخش دیگه توی مغزه. مخچه هم مثل مغز دو تا نیمکره داره که این دوتا نیمکره توی مخچه توسط جسم کرمیه به هم مرتبط میشن؛ نه جسم پینه ای. مخچه خیلی کوچیک تر از کل مغزه؛ اگر وزن هشتا مخچه رو باهم جمع بزنیم تازه حجم یه مخ در میاد. در واقع وزن مخچه (البته در بالغین) یک هشتم مخه ولی با این حال حدود 80% نورونهای مغز رو توی خودش جا داده و این یعنی تراکمش بالاس! 


تــــــــوجه: مخچه دیگه مثل مخ نیست که نیمکره چپش، راست بدن و نیمکره راستش، چپ بدن رو کنترل کنه. در مخچه نیمکره چپ، طرف چپ بدن و نیمکره راست، طرف راست بدن رو کنترل میکنه. اینم بگم که مخچه گرچه به کنترل عضلات ارادی به مخ کمک میکنه تا حرکات، دقیقتر و زمانبندی شده تر باشن ولی روی عضلات تسلط مستقیم نداره و نبود مخچه موجب از کار افتادن عضلات نمیشه.


مخچه با استفاده از اطلاعات شنوایی که از لوب تمپورال(یا همون لوب گیجگاهی) به دست میاره و اطلاعاتی از چشم و یه سری پیام های دیگه، موجب حفظ تعادل بدن میشه. کار مهم دیگه ای که مخچه انجام میده اینه که حرکات رو باهم هماهنگ میکنه و برای اونا برنامه ریزی میکنه. نورون های پورکنژ که در مخچه هستند دندریت های بسیاری دارند که این  ویژگی این نورون ها بیانگر نقش مهم مخچه در زمانبندی برای هماهنگی حرکات است.

 

3.ساقه مغز(brain stem) 

ساقه مغز ( یا پیاز مغز)که بخشی از مغز قدیمه. زیر مخ و جلوی مخچه قرار داره. ساقه مغز  (Brain stem)  سه قسمت داره:


1. مغز میانی (midbrain)

 

2. پل مغزی (pons)

 

3.بصل النخاع (medulla oblongata)

 

سا قه مغز با این سه بخش اعمال حیاتی بدن از قبیل: تنفس، ضربان قلب و... رو کنترل می کنه. در واقع این بخش مغز کنترل عضلات غیر ارادی رو به عهده داره؛ مثل عضلات تنفسی و معده.

پس کار این بخش هم شد پردازش و کنترل امور غیرارادی بدن.




سعی میکنم حتما در پست های آینده مطالب کامل تری بزارم.J

اگر پیشنهادات یا انتقاداتی دارید خوشحال میشم بدونم؛ حتمـــا نظر بدید>



منبع عکس ها و تصاویر وب های دیگر میباشد.
بنیامین خیامی
علوم مغز و اعصاب، دانشی است که به بررسی کارکرد مغز، نخاع و نظایر آن می  پردازد. این دانش به خصوص در این دهه ها بیش از پیش به سوی پیشرفت حرکت کرده است و دانشی بین رشته ای محسوب می شود. در این دانش فرصت های شغلی زیادی نیز وجود دارد که همواره موجب جذب بیشتر جوانان به این رشته شده است.
 
                                                علوم مغز و اعصاب


گفته های محمدتقی جغتایی،رییس انجمن علوم اعصاب ایران، در مورد این دانش:

کاوش در دنیای شگفت ذهن و مغز، همواره برای آدمی جالب توجه بوده است. و احتمالا از اولین لحظاتی که او متوجه افکار و احساسات خود شد و جرقه های خود آگاهی در وی شکل گرفت، به دنبال منشا این امور در درون خود گشت؛ به طوری که تاریخ سیر اندیشه در بردارنده پاسخ های مختلف وی برای این پرسش است. شاید آن لحظه که عشق وجود اورا فرا گرفت و ضربان قلبش به تند شدن وا داشت، منشا احساسات و افکارش را به قلب نسبت داد اما دیری نپایید که سرنخ ها او را به سوی دیگری هدایت کردند. اتاقِ در بستـۀ سر، با عضوی یک و نیم کیلوگرمی به نام مغز؛ توده ای متشکل از میلیون ها سلول عصبی که به مدد انگیزه حیات، طوفانی از فعالیت های الکتریکی و شیمیایی راه می اندازد و محصول آن ذهن خودآگاه ماست؛ ذهنی که درباره خود و جهان می اندیشد، همواره در صدد تولید ابزار های جدید برای تسهیل زندگی است، عاشق می شود و به دنبال ادامه نسل خود است، وقایعی او را غمگین و نیز اتفاقاتی او را شاد می سازند.

همگام با پیشرفت های علمی در قرن اخیر، کنجکاوی بشر برای شناخت کارکرد مغز نیز رو به فزونی گذاشت و در قرن اخیر بود که دانشمندان متوجه شدند، مطالعه ذهن و مغز به سبب پیچیدگی هایی که دارد، از عهده حوزه های دانش به تنهایی بر نمی آید و این گونه بود که آرام آرام با کنار هم قرار گرفتن دانش زیست شناسی و سایر حوزه ها اعم از روانشناسی، علوم کامپیوتری، حوزه های مهندسی ، زبان شناسی، فیزیک، شیمی، ریاضی و حتی فلسفه، دانشی بین رشته ای به نام علوم اعصاب (neuroscience) ایجاد شد. دانشی که با رویکرد بین رشته ای خود، در این مدت توانسته است گام های ارزنده ای را در راستای شناخت پیچیدگی های مغز بردارد و محصولات ارزشمندی را به جامعه علمی عرضه کند.

محمدتقی جغتایی
 رئیس انجمن علوم اعصاب ایران 



مغز       نورون






منبع عکس ها و تصاویر:




بنیامین خیامی